روزهای پاییز 93 پسرم
سلام رایان عسلم .... باز هم یک عالمه تاخیر !! اون هم الان که با شیرین زبونیات تموم تلخی های دنیا رو از بین بردی و من مامان تنبل وقت نکردم بیام بنویسم برات ... ببخش باز هم مامانی... رایان خوشگل من بهت میگم " رایان خیلی خیلی خیلی خیلی دوستت دارم " و جوابم رو این طوری میدی " خیلی خخخخخخلی خخخخخخلی دوش دارم" الهی فدای حرف زدنت بشم .... این قدر حرف برای گفتن دارم نمیدونم از کجا بگم ... بهتره اول ازحرفای جدیدی که میزنی بگم برات: یاد گرفتی بابات رو این طوری صدا کنی : " داود دان" یعنی داود جان!! گاهی هم به من میگی "سیپیده دان" ولی اکثرا میگی سیپیده گاهی هم مامان س...