رایانرایان، تا این لحظه: 11 سال و 9 ماه و 18 روز سن داره
ارشانارشان، تا این لحظه: 7 سال و 18 روز سن داره
مرسانامرسانا، تا این لحظه: 4 سال و 10 ماه و 30 روز سن داره

جایی برای ثبت لحظات شیرین دلبندانمان

شروع ماه مهر پسرم

1394/7/13 10:10
نویسنده : مامان سپیده
593 بازدید
اشتراک گذاری

اما دوباره با شروع ماه مهر  مهد کودک رفتن شما هم شروع شدمحبتمحبتمحبتمحبتمحبت

روز اول مهد از زیر قرآن ردت کردم و با اشتیاق رفتی مهد عشقممحبتمحبتمحبت

خدا میدونه چه قدر این لحظات لحظات دلپذیریه وقتی میبینی بچت داره بزرگ میشه!!

بعد هم منتظر خانم حیدری شدیم و با سرویست رفتی مهد و حسابی خوشحالی از مهد رفتنت محبتمحبتمحبتمحبت

تو این یه هفته که از مهدت میگذره این شعرو یاد گرفتی و برام میخونی:

" دویدم و دویدم

به مامانم رسیدم

مامان منو تاب داد

به چشم من خواب داد

مامان چه نازنینه

فرشته آسمون و زمینه

خوشحال میشه منو میبینه"

 

و وقتی این شعرو خوندی مگه من و بابا میتونستیم جلو اشکامون رو بگیریم به حدی برامون دلچسب بود که خدا میدونهمحبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبت

 

فدات بشم پسر خوشگلم همیشه همین قدر با احساس بمون

پسریکی یه دونه من خدا رو شکر دارمت عشقم

محبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبتمحبت

 

پسندها (1)

نظرات (1)

اقاجون ومامان جون
25 مهر 94 17:48
دلبندمان از این که با شوق به مهد می ری و دوست داریم که با همین شوق در باغچه تعلیم و تربیت وارد بشی به خدا خیلی دوست داریم و آرزوی پیشرفت و موفقیت از خدا داریم از دور می بوسیمت ومبارک باشد سال جدید مهد و با دوستان جدید و شعرهای خوبی که یاد گرفتی دوست داریم []
مامان سپیده
پاسخ
مرسی آقا جون و مامان جون عزیزم ما هم خیلییییی دوستتون داریم