رایانرایان، تا این لحظه: 11 سال و 10 ماه و 4 روز سن داره
ارشانارشان، تا این لحظه: 7 سال و 1 ماه و 4 روز سن داره
مرسانامرسانا، تا این لحظه: 4 سال و 11 ماه و 16 روز سن داره

جایی برای ثبت لحظات شیرین دلبندانمان

اندر احوالات مهمونی

1391/9/3 18:11
نویسنده : مامان سپیده
127 بازدید
اشتراک گذاری

دیشب رفته بودیم مهمونی خونه ی عمه شیوا,...همه بودن و خوش گذشت ولی از همه بهتر رایان گل گلاب خودم بود که نه گریه کرد نه اذیت!قلبولی تا ساعت 1 بیدار بود تا این که فهمیدم گرمشه! به محض این که لباسشو کم کردم خوابید!همه میگفتن رایان همیشه این قد آرومه یا امشب این طوریه؟!! خیلی جالب بود! مامان ایران هم که فقط 3 روزگیه رایان رو دیده بود و حالا بعد از حدود 4 ماه که از مسافرت برگشتن وقتی دیدیش کلی خوشحال شد و ابراز علاقه کرد رایان دلبر هم فقط میخندید و بقیه نازش رو میکشیدن ... کیان پسر عمه پریسا هم که الان 2 سال و نیمشه و خیلی رایان رو دوست داره اولش با علاقه با رایان حرف میزد ولی بعد که دید همه دارن به رایان توجه میکنن گریه کرد و رفت خوابید طفلکی....

این هم یه عکس دو نفره از کیان و رایان!کیانمیگفت بذالیدش تو بغل من!خندهنمیدونم چرا وقتی از رایان میخوایم عکس بگیریم نمیخنده!! تمام حواسش میره به دوربین و زل میزنه و هر چی رایان رایان میکنیم دریغ از یه لبخند!! .....

حالا هم اومدیم خونمون بابایی که سر کاره رایان هم چون دیشب دیر خوابیده الان خوابه و من هم تک و تنها!!!فردا تاسوعاست و شاید مامان اینا بیان اگه بیان باز یه کم میشه رفت بیرون آخه خیلی بارون میاد ولی خیلی دلم میخواست میبردمش تو دسته تا بسپرمش به امام حسین تا خود امام حسین همیشه مواظبش باشه خدا کنه فردا بشه برم!!....خیال باطل

امام حسین مواظب تمام بچه های عالم و کودک معصوم من باشه... الهی آمین..

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)