هفته ی پر مشغله ی ما
درود... رایان جیگر الهی همیشه سالم باشی مامانی.... هنوز تو شک افتادن تو آب توایم!... این چند وقته خیلی سرمون شلوغ بود ... چون برای تولد سونیا همه اومدن اصفهان و اومدن خونه ی ما هنوز وقت نکردم عکسا رو بریزم رو کام ولی برات میزارمشون هر چند به نظر خودم تولد تو خلاقانه تر بود! آخه تم تولد سونیا هم کفش دوزک بودش! ... بعد تولد هم که همه بودن و غیر از تو آب افتادنت باز رفتیم تله کابین!... چهارشنبه هم که مامانی کنکور ارشد داشت و نخونده رفتش امتحان! ولی مامان =روانه اینا هنوز بودن که شما تنها نباشین! عصرش هم با مامان پروانه اینا رفتیم شهرکرد و خلاصه آخر هفته رو ما رفتیم خونه ی مامان پروانه اینا ! این چند وقت همه از جیغ های تو عاصی بودن و من تازه فهمیدم که خاله منیر مامان امیرعلی چی میگه! هر چی من میگفتم آخه داره زبون باز میکنه میگفتن نه این رایان خیلی شیطونه .... خلاصه تا تونستی شیطونی کردی و جیغ زدی!... هنوز گه گداهی شیر میخوری ولی نه مثل قبل ... دیروز هم مامانی تنهایی رفت به دیدن محمدحسین جیگر خاله و شما با بابایی بودین و خلاصه چند وقت همش یا مهمونی هر دومونو خسته کرد و امروز اساسی خوابیدی ولی الان باز داری بهانه میگیری بیام سراغت ببینم چی میگی ..... فعلا بدرود!