پسرم عیدت مبارک
سلام رایان نازنینم .... عشق مامان با این که خیلی درس دارم ولی با کلی تأخیر اومدم برات بنویسم عسل مامان ... شرمنده مامانی که این همه مطلب رو هم جمع شد ... به قول خودت : " بخخشید مامان مغذلت میخوام " الهی مامان فدای حرف زدنت بشه عشق مامان ... فدای صورت ماهت بشم .... قربونت بشم که تمام زندگی ما شما هستی گلکم ...
نمیدونم چند تا پست بشه ولی تا بشه همه رو همین امروز برات مینویسم
عسل مامان قبل از عید با بابایی تو باغچمون گل کاشتین گل قشنگ من :
امسال هم برای چهارشنبه سوری خونه خودمون بودیم و اولش با یه فشفشه که دستت دادم کلی ذوق کردی
و بعدش هم که با بابایی تو حیاط آتیش روشن کردیم و از روش پریدیم
جالب اینجا بود که تنهایی از رو آتیش میپریدی و نمیزاشتی کمکت کنیم!!
قبل از عید تو مهدکودکتون جشن عید نوروز گرفتن براتون و خیلی بهت خوش گذشته بود این عکس هم که روی شاسیه و یادگار اون روزه
امسال برای سال تحویل خونه نبودیم ولی کمافی السابق لباس خوشگل پوشیدیم و کنار سفره هفت سین عکس گرفتیم و من و بابایی و البته آقاجون که امسال مهمون ویژه مون بودن و امسال روز قبل از عید مهمونمون بودن نامه هایی که هر سال مینوشتیم و لای قرآن میزاشتیم امسال هم سنت هر سالمونو انجام دادیم
گل من این هم شما که از عکسایی که تو مهد ازت گرفتن یاد گرفتی ژست بگیری عسل من :
این هم شما و بابایی و آقاجون عزیز که خیلی خوب بود امسال عکسامون با آقاجون بود:
حالا تا جایی که وقت کنم بقیه رو هم برات میزارم گلم ... ادامه دارد ....
ایشالا که سالخوبی داشته باشی خوشگل ترین و مهربون ترین پسر دنیا رایان خوشگلم