روزهای آغازین سال 94 پسرم
و اما این هم آخرین پست امشب و ماجراهای شما تو ایام عید و بعدش عشق مامان
وقتی برگشتیم روز نهم فروردین تونستیم بریم شهرکرد دیدن مامان پروانه اینا و تو این مدت دلمون هم تنگ شده بود براشون...
این شما و کیان که از دیدن هم ذوق کرده بودین:
این هم شما و کیان و رادمان کوچولو:
خیلی رادمانو دوست داری ببین:
بعد هم سیزده بدر رفتیم گاوداری دایی مرتضی و دیدن اسب و گاو و ... برات خیلی جالب و خاطره انگیز بود:
شما و عمو هومن:
شما و کیانا:
بعد از سیزده تازه دیدوبازدیدای اصفهانمون شروع شد!! این شما و کیاشا که حسابی هم بازی های خوبی برای هم شدین:
26 فروردین هم نامزدی دخترخاله بابایی بود و ضرب العجلی رفتیم و فرداش یعنی پنج شنبه برگشتیم که مامان به دانشگاهش برسه!!
بابایی و رادمان:
رایان و رادمان خوشگله:
این هم عسل قشنگ خودم:
عشقم بستنی میخوره:
یه روز هم تو مهدتون جلسه بود و اومدم و اینجا داشتی با آوینا دوستت بازی میکردی:
یه روز تو اوایل اردیبهشت رفتیم کنار رودخونه و ناهار خوردیم:
بعدش هم رفتیم میدون امام و درشکه سوار شدیم:
بعدش تو همون میدون امام یه درویش دیدیم و ازشون خواستیم که باهاش عکس بگیریم:
و اما:
10 اردیبهشت یه اتفاق خوب دیگه افتاد و آوش کوچولو پسر عمه شیوا به دنیا اومد
آوش عزیز خوش اومدی عزیز دلم
ببینی چه قدر ماهه:
اینجا بابایی داره تو گوش کوچولوی آوش اذان میگه:
شنبه 12 اردیبهشت هم روز ولادت امام علی و روز پدر بود و تعطیل بود و بدون این که به مامان جون اینا بگیم رفتیم سامون و حسابی آقاجونو سورپرایز کردیم... خاله ژاله هم یه کیک خوشمزه درست کرده بود جای آجی پروانه خالی...
از همه جالب تر شما دو تا بودین که معلوم بود حسابی دلتون برا هم تنگ شده بود و حسابی با هم بازی می کردین:
آقاجون عزیزم روزت مبارک:
بعد هم رفتیم بیرون و کیک و چای و آش خوردیم!! آقا رایان که حسابی کیک خاله رو دوست داشت:
محمد حسین اولش خواب بود:
بعدش بیدار شد و باز جمله معروفش رو پرسید: " این چیه؟؟" الهی خاله فدات بشه عشقم
بعدش هم حسابی تو باغ بازی کردین :
این هم محمدحسینم تو حیاط آقاجون اینا که خاله عکسشو برام فرستاده بود
این هفته بردمت آرایشگاه و تو مهدتون جشن تولد داشتین و برا جشن خوشگل کردی و رفتی:
عشق من ؛ عزیز من؛ پسر گلم اگه میبینی دیر به دیر برات مینویسم ببخش گلم باور کن وقت نمیشه ... دلم میخواد نتونستن ... ولی چه حیف الان بیشتر از هر زمان دیگه ای شیرین تر و بانمک تری... شعر میخونی... بسمه الله رو قشنگ با صوت میخونی و خلاصه حسابی شیرین و بانمکی... الهی مامان فدات بشه گلم ... خیلی خیلی دوستت دارم...