سفرنامه بوشهر
درود ....رایان جیگرم سفر بوشهر ما جرقه اش از یه اس ام اس شروع شد حدود یک ماه پیش ... قبل از این که تو بیای تو دل مامان من و بابایی کلی مسافرت میرفتیم اون هم با تور ... تابستون پارسال باز باهاشون رفتیم چشمه ناز که قبلا برات تعریف کردم و شما خیلی خوش مسافرت بودین و اذیت نکردن برای همین گفتیم بریم باز باهاشون... 28 اسفند بعد از کلی دوندگی برای خونه تکونی و آماده شدن برای سال جدید وسیله هامون رو جمع کردیم و آماده شدیم برای رفتن به بوشهر ... ساعت 10 شب سوار اتوبوس شدیم و سفر ما شروع شد..... برای شما صندلی جدا نگرفتیم و رو پای خودمون بودی ... اون شب چون خیلی خسته بودی و تو طول روز هم نخوابیدی راحت رو پا...